آفتاب حُسن

ای آفتاب حُسن برون آ، دمی ز ابر* آن چهره مشعشع تابانم آرزوست

آفتاب حُسن

ای آفتاب حُسن برون آ، دمی ز ابر* آن چهره مشعشع تابانم آرزوست

حکمت مطهر _ شهادت

شهادت ، قداست خود را از اینجا کسب می کند که فدا کردن آگاهانه ی تمام هستی خود است در راه هد ف مقدس.





فاطمه، طلایه دار شفاعت

شفاعت گران عرصه ى محشر، بنابر آموزه هاى اسلامى بسیارند: انبیا، اوصیا، مؤمنان واقعى، ملائکه، ( رسول الله (ص): الشفاعه للأنبیاء و الاوصیاء و المؤمنین و الملائکه. بحارالانوار: ج 8، ص 5، ح 75. )اهل بیت علیهم السلام و محبان ایشان، ( الامام على (ع): لنا شفاعه و لاهل مودتنا شفاعه... الخصال: ص 624، ح 10. )شهدا،علماى ربانى، ( رسول الله (ص): ثلاثه یشفعون الى الله عزوجل فیشفعون: الانبیا، ثم العلماء ثم شهداء الخصال: ص 156 ح 197. )قرآن، ( رسول الله (ص): تعلموا القرآن فانه شافع یوم القیامه.مسند احمد:ح 22219.
الامام على (ع): واعلموا انه شافع مشفع و قائل مصدق و انه من شفع له القرآن یوم القیامه شفع فیه.نهج البلاغه: خطبه ى 176. ) ...  

 

اما در میان تمام شفاعت گران روز قیامت، نام فاطمه ى زهرا علیهاالسلام همچون خورشیدى رخشان مى درخشد؛ چرا که روایات معتبر بسیارى ( ر.ک بحارالانوار: ج 43، ص 219 تا 227. ) از جانب رسول خدا و ائمه ى اطهار علیهم السلام، شفاعت بى نظیرى را براى آن جانب وعده مى دهند؛ شفاعتى چنان گسترده که نه تنها محبان آن حضرت و دوستداران ذریه ى او را شامل مى شود، بلکه تمام محبت ورزان به دوستان یا دوستان دوستان او را نیز در بر مى گیرد.
در این مقام، به ذکر خلاصه ى مضمون چند حدیث شریف، که ترسیم نماى شفاعت فراگیر آن حضرت در عرصه ى قیامت مى باشد، تبرک و تیمن مى جوییم: ...........
ادامه مطلب

ادامه مطلب ...

فاطمه، حقیقتى یگانه

یکى از مصادیق شناخته شده ى «کوثر» که در تفاسیر شیعه و سنى وارد و در بین همه مسلمین شایع گردیده است، حوض و نهر کوثر در بهشت مى باشد؛ حوضى که مؤمنان مى بایست براى لیاقت یابى حضور در بهشت، از آب پاک و پاک کننده ى آن بنوشند تا ظرفیت و لیاقت ورود به حرم کبریایى را بیابند.
این چه آبى است که مى بایست از سرچشمه ى طهارت کوثر به کام تشنه ى مؤمنان نوشانیده شود تا لیاقت ورود به بهشت برین حاصل آید؟
این «کوثر بهشتى» چه نسبتى با وجود فاطمه ى زهرا علیهاالسلام که همان «کوثر محمدى» است، دارد؟
اینها سؤالاتى است که که عقل و تصور ما از درکش عاجز است، شاید بتوان تنها به همین اندازه فهمید که کوثر، سرچشمه اى است در بهشت که صاحب آن، پیامبرو ساقى آن، امیرمؤمنان و حقیقت آن باطن فاطمه ى زهرا علیهاالسلام است.
عظمت بى همانند کوثر، آنگاه رخ مى نماید که علاوه بر سوره ى کوثر، در حدیث تاریخى ثقلین نیز به دیده ى دقت و حکمت بنگریم: دو میراث گران سنگ در میان شما بر جاى مى نهیم: کتاب خدا و عترتم. این دو از هم جدا نخواهند شد تا در حوض، بر من وارد آیند. [ انى تارک فیکم الثقلین: کتاب الله و عترتى... و لن یفترقا حتى یردا على الحوض. برخى از منابع اهل سنت که حدیث فوق را نقل کرده اند عبارتند از: صحیح ترمذى، محمد بن عیسى ترمذى (متوفاى 279 هجرى): ج 5، ص 238 و ص 199. ینابیع الموده، قندوزى حنفى، ص 33 و 45. تفسیر ابن کثیر، اسماعیل بن عمر (متوفاى 774)، ج 4، ص 113. المعجم الکبیر، طبرانى (متوفاى 360 هجرى)؛ ص 137. ]  

 

ادامه مطلب ...

هدایت باطنی معصومین دربیان امام هادی علیه السلام

هدایت باطنی، فیضی درونی است که از ناحیه خدای سبحان به قلوب نورانی ائمه علیهم‌السلام و از آنجا به دل های مؤمنان می‌رسد. این نکته را می‌توان از روایتی نیز که در ذیل آیه شریفه وما تشاءون إلاّ أن یشاء الله وارد است استفاده کرد. به نقل از حضرت امام هادی علیه‌السلام چنین آمده است: «إنّ الله جعل قلوب الأئمّة مورداً لإرادته فإذا شاء الله شیئاً شاءوه، و هو قول الله: (و ما تشاؤون إلاّ أن یشاء الله)».در این روایت چنین نقل شده که: دل های ما ظرف اراده خداست؛ «قلوبنا أوعیة لمشیّة الله». 

 
خداوند هر کاری را در عالم اراده کند، از قلب امام می‌گذراند و امام با این روش از امور عالم آگاهی می‌یابد. اراده خدای سبحان، کاری از کارهای آن حضرت و صفت فعل اوست و فعل خدا چون خارج از ذات اوست افزون بر اینکه موجودی امکانی است و باید از موجود ممکن انتزاع شود، محلّ خاص می‌طلبد، و دل امام آشیانه اراده خداست؛ چنان‌که در برخی تعابیر آمده است: «إنّ الإمام وَکْرٌ لإرادة الله عزّوجلّ». قلب امام آشیانه اراده الهی است؛ ازاین‌رو امام از آنچه در جهان می‌گذرد آگاه است. همچنین هر مقام و فیضی نصیب هر کس بشود به برکت و وساطت امام است؛ چنان‌که پذیرش و صعود اعمال و عقاید دیگران در پی پذیرش و صعود عقیده و عمل اوست. زیرا وقتی هویت انسان کاملْ امام هویت های سالکان صالح شد عقیده او امام عقاید و خُلق او امام اخلاق و عمل خیر وی امام اعمال نیک دیگران خواهد بود. 
 

درس‌هایی از مکتب امام هادی(ع)

یکی از مباحثی که از صدر اسلام تاکنون بحث‌های گوناگونی را در میان مسلمین داشته است بحث جبر و اختیار می‌باشد. البته این مسأله در زمان‌ها و موقعیت‌های مختلف صورت‌های متفاوتی را نیز در میان مسلمین داشته است که می‌توان اعتقاد به تأثیر شانس در موفقیت‌ها و شکست‌ها را یکی از فروع آن دانست. متأسفانه تأثیر این اعتقاد در گذشته نیز در میان مسلمین بسیار فراگیر بوده است به نحوی که حتی بعضی شیعیان در گفتارشان برای این عامل نقش بسزائی قائل می‌شدند.

آن گونه که به خصوص در دوران امامت امام هادی، علیه‌السلام، شیعیان تأثیرات بیشتری از این اعتقادات گرفته و بخشِ مهمی از سخنانِ محدودی که از امام هادی علیه‌السلام به دست ما رسیده است، در بطلان جبر و مسائل مربوط به آن، همچون شانس، می‌باشد. برای نمونه یکی از شیعیان آن حضرت به نام حسن بن مسعود می‌گوید: خدمت امام هادى علیه‌السلام رسیدم- در حالى که انگشتم خراش خورده؛ و شانه‏ام در اثر برخورد با راکبى صدمه دیده بود، و نیز در اثر ورود به ازدحام مردم برخى از لباس‌هایم پاره شده بود، ناگهان بر زبان آوردم که: اى روز، خدا مرا از شرّ تو نجات دهد، چقدر تو شوم بودى!   
 
ادامه مطلب ...