آفتاب حُسن

ای آفتاب حُسن برون آ، دمی ز ابر* آن چهره مشعشع تابانم آرزوست

آفتاب حُسن

ای آفتاب حُسن برون آ، دمی ز ابر* آن چهره مشعشع تابانم آرزوست

بِوَلایَتِکَ یا علیُّ یا علیُّ یا علیُّ...

نادِ علیًّاً مَظهَرَ العَجائِب

تَجِدهُ عَوناً لَکَ فی النوائِبِ

کُلًّ هُمٍّ و غَمٍّ سَیَنجَلی

بِعَظمَتِکَ یا الله

بِنُبُوَتِکَ یا محمد

بِوَلایَتِکَ یا علیُّ یا علیُّ یا علیُّ 

 

نمایش در اندازه واقعی

امام علی النقی(علیه السلام) در کلام رهبر معظم انقلاب


امام هادی(ع) نه فقط تشیع بلکه قرآن، اسلام و معارف دینى را حفظ کرد

حدیث معروفى درباره‏ى وفات حضرت هادى (علیه السلام) هست که از عبارت آن معلوم مى‏شود که عده‏ ی قابل توجهى از شیعیان در سامرا جمع شده بودند؛ به‏گونه ای که دستگاه خلافت هم آنها را نمى‏شناخت؛ چون اگر مى‏شناخت، همه‏ى‏ ایشان را تارو مار مى‏کرد؛ اما این عده چون شبکه قوى‏اى به ‏وجود آورده بودند، دستگاه خلافت نمى‏توانست به آنها دسترسى پیدا کند........


مقام معظم رهبری(مد ظله العالی) درباره امام هادی(علیه السلام) می فرمایند: 

در نبرد بین امام هادى (علیه‏السّلام) و خلفایى که در زمان ایشان بودند، آن کس که ظاهراً و باطناً پیروز شد، حضرت هادى (علیه‏السّلام) بود؛ این باید در همه‏ى بیانات و اظهارات ما مورد نظر باشد. 
در زمان امامت آن بزرگوار شش خلیفه، یکى پس از دیگرى، آمدند و به درک واصل شدند. آخرین نفر آنها، «معتز» بود - همان‏ طور که ایشان فرمودند - که حضرت را شهید کرد و خودش هم به فاصله‏ى کوتاهى مُرد. این خلفا غالباً با ذلت مردند؛ یکى به ‏دست پسرش کشته شد، دیگرى به دست برادرزاده‏اش و به همین ترتیب بنى‏عباس تارومار شدند؛ به عکسِ ... شیعه در دوران حضرت هادى و حضرت عسگرى (علیهماالسّلام) و در آن شدت عمل روزبه‏روز وسعت پیدا کرده؛ قوى‏تر شد.   

 

 

 


کودکی امام هادی(علیه‏السّلام) :
حدیثى درباره‏ى کودکى حضرت هادى است، که نمى‏دانم شنیده‏اید یا نه؛ وقتى معتصم در سال 218 هجرى، حضرت جواد را دو سال قبل از شهادت ایشان از مدینه به بغداد آورد، حضرت هادى که در آن‏ وقت شش ساله بود، به همراه خانواده‏اش در مدینه ماند. پس از آن‏ که حضرت جواد به بغداد آورده شد، معتصم از خانواده حضرت پرس‏وجو کرد و وقتى شنید پسر بزرگ حضرت جواد، على‏بن‏محمد، شش سال دارد، گفت این خطرناک است؛ ما باید به فکرش باشیم. معتصم شخصى را که از نزدیکان خود بود، مأمور کرد که از بغداد به مدینه برود و در آن‏جا کسى را که دشمن اهل‏بیت است پیدا کند و این بچه را بسپارد به دست آن شخص، تا او به عنوان معلم، این بچه را دشمن خاندان خود و متناسب با دستگاه خلافت بار بیاورد. این شخص از بغداد به مدینه آمد و یکى از علماى مدینه را به نام «الجنیدى»، که جزو مخالفترین و دشمن‏ترینِ مردم با اهل‏بیت (علیهم‏السّلام) بود - در مدینه از این قبیل علما آن‏وقت بودند - براى این کار پیدا کرد و به او گفت من مأموریت دارم که تو را مربى و مؤدبِ این بچه کنم، تا نگذارى هیچ‏کس با او رفت و آمد کند و او را آن‏طور که ما مى‏خواهیم، تربیت کن. اسم این شخص ..... 

 

برچسب ها: نقی، امام نقی، نقویون، کمپین امام نقی، یاد آوری امام نقی به شیعیان

ادامه مطلب ...

برای امام نقی(هادی)علیه السلام

حسره علی العباد ما یاتیهم من رسول الا کانوا به یستهزئون...


افسوس بر بندگان! هیچ رسولی به سویشان نیامد مگر آن که او را مورد تمسخر قرار می‌دادند...


در کتاب «داستان راستان» شهید مطهری(ره)، آمده است:


امام باقر، محمد بن علی بن الحسین(ع)، لقبش "باقر" است. 
باقر یعنی شکافنده. به آن حضرت "باقر العلوم" می‏گفتند، یعنی‏"شکافنده دانشها". 
مردی مسیحی، به صورت سخریه و استهزاء، کلمه "باقر" را تصحیف‏ کرد به کلمه "بقر" -یعنی گاو- و به آن حضرت گفت: «انت بقر»؛ یعنی«تو گاوی». امام بدون آنکه از خود ناراحتی نشان بدهد و اظهار عصبانیت کند، با کمال سادگی گفت: «نه، من بقر نیستم من باقرم».
مسیحی: «تو پسر زنی هستی که آشپز بود».
-«شغلش این بود، عار و ننگی محسوب نمی‏شود». 
-«مادرت سیاه......

برچسب ها: نقی، نقی علیه السلام، امام نقی، نقویان، نقیون

ادامه مطلب ...

امام نقی علیه السلام


فأذن لی یا مولای فی الدخول...

***

السلام ای دومین ابن الرضا(ع)

سلام می کنم بر غربت شما

دلم امشب به آسمان سامرایتان آمده

به آسمانی که غربتتان را بیشتر می بیند

آقا جانم

اجازه پرواز می دهید؟

یا امام هادی(ع)

جانم فدای مظلومیت شما...


 

برچسب ها: نقی، نقی علیه السلام، امام نقی، نقویان، نقیون

نامت مرا مسافر لاهوت کرده است!


ای بی نشانه ای
 
که خدا را نشانه ای 
هر سو نشان توست 
ولی بی نشانه ‏ای 
روحی لکِ الفداء
یا اُماه...